الهی ! خودت می دانی که دریای دلم را جزر و مدّ است ؛ « یا باسط » بسطم ده ، و « یا قابض » قبضم کن.
الهی ! ناتوانم و در راهم و گردنه های سخت در پیش است و رهزن های بسیار در کمین و بار گران بر دوش .
الهی ! از روی آفتاب و ماه و ستارگان شرمنده ام ، از انس و جان شرمنده ام ، حتّی از روی شیطان شرمنده ام ، که همه در کار خود استوارند و این سست عهد ، ناپایدار. (علامه حسن زاده)