فکر کردن آب بریدن و سر بریدن، اتمام حسین بن علی است.

دست های خونین آنها ، با هیچ براتی و در هیچ فراتی  تطهیر نخواهد شد.

یه بنده خدایی میگفت 15 سال از امام حسین گفتم و روضه خواندم . مستمع های من فکر میکردند که من کربلا رفتم که اینجور روضه میخوانم ، گفتم نه از روی کتاب میخوانم تا سال قبل،  قبل محرم اسم نوشتیم ولی پاسپورتم جور نشد آن کاروان رفت .ماه محرم سال قبل هر شب به امام حسین گفتم اقا من کربلا میخوام ، خسته شدم هر سال از رو کتاب از کربلا خواندم، میخوام بیام ببینم . تا اینکه آقا کربلای منو اربعین همان سال نوشتن و ان هم به بهترین وجه که کاملا سختی کربلا را حس کنم اربعین با پای پیاده از نجف به کربلا رفتم ، توی سرمای استخوان سوز، جمعیت زیاد ، گاهی برای یه حرم رفتن سه ساعت توی نوبت باید می ایستادم ولی واقعا برکت داشت بهتر از این نمیشد.

گویا هیچ کسی طالب دیدار تو نیست، اصلا انگار کسی عاشق و بیمار تو نیست *

همه مشغول خود و یار خود و کار خودند، مدعی هست  فراوان و کسی یار تو نیست*

اللهم عجل لولیک الفرج

یادمان نرود که برای فرجش کاری کنیم .....قدمی برداریم . برای تعجیل در ظهور دعا کنیم دعای خالصانه نه اینکه آخر دعاهامون یه دعای سرسری برای آقا کنیم

یادمان نرود که به دعای شعیان است که فرج به وقوع می پیوندد .

هر گاه خداوند بنده ای را دوست داشته باشد، او  را به آرامش و بردباری زینت می بخشد. آن وقت آن بنده طعم لذت بندگی را می چشد.

آخر شب بود . نشسته بود لب حوض داشت وضو می گرفت. مادر بهش گفت : پسرم تو که همیشه نمازت رو اول وقت می خوندی چی شده که ... ؟! البته ناراحت نباش حتما کار داشتی که تا حالا نمازت عقب افتاده محمد رضا لبخندی زد و بعد از اینکه مسح پاشو کشید گفت : الهی قربونت برم مادر ! نمازم رو سر وقت مسجد خوندم . دارم تجدید وضو می کنم تا با وضو بخوابم ؛ شنیدم هر کس قبل خواب وضو بگیره و با وضو بخوابه ، ملائکه تا صبح براش عبادت می نویسن.  شهید محمدرضا میدان دار